کارهای مردها قبل و بعدازدواج و نتیجه گیری هر مورد(اخرشه)
      
قبل از ازدواج: خوابيدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج: بيدار شدن زودتر از خورشيد
نتيجهگيري اخلاقي: سحر خيز شدن
 
قبل از ازدواج: رفتن به سفر بياجازه
بعد از ازدواج: رفتن به حياط با اجازه
نتيجهگيري اخلاقي: معتبر شدن
 
قبل از ازدواج: خوردن بهترين غذاها بيمنت
بعد از ازدواج: خوردن غذاهاي سوخته با منت
نتيجهگيري اخلاقي: تقويت معده
 
قبل از ازدواج: استراحت مطلق بي جر و بحث
بعد از ازدواج: كار كردن در شرايط سخت
نتيجهگيري اخلاقي: ورزيده شدن
 
قبل از ازدواج: ديد و بازديد از اماكن تفريحي
بعد از ازدواج: سر زدن به فاميل خانوم
نتيجهگيري اخلاقي: مهربون شدن
 
قبل از ازدواج: آموزش گيتار و سنتور و ...
بعد از ازدواج: آموزش بچهداري و شستن ظرف
نتيجهگيري اخلاقي: همدردي با مردها
 
قبل از ازدواج: گرفتن پول تو جيبي از پاپا
بعد از ازدواج: دادن كل حقوق به خانوم
نتيجهگيري اخلاقي: مستقل شدن
 
قبل از ازدواج: وزن ايدهال با چهرهاي بشاش
بعد از ازدواج: چاق و افسرده و منزوي
نتيجهگيري اخلاقي: آمادگي بدن در روزهاي سخت
 
قبل از ازدواج: ايستادن در صف سينما و استخر
بعد از ازدواج: ايستادن در صف شير وگوشت
نتيجهگيري اخلاقي: آموزش ايستادگي
 
قبل از بعد از ازدواج: تعطيلات رفتن به ديزن و اسكي
بعد از ازدواج: شست وشوي خانه و لباس
نتيجهگيري اخلاقي: پر شدن اوقات فراغت
 
قبل از ازدواج: نوشتن كتاب شعر و رمان
بعد از ازدواج: نوشتن داستان پرنده در قفس
نتيجهگيري اخلاقي: پر شدن اوقات فراغت
 
قبل از ازدواج: صحبت تلفني بيمحاسبه زمان
بعد از ازدواج: اتهام به پر حرفي حتي براي ١٠ دقیقه
نتيجهگيري اخلاقي: حفظ عضلات صورت
 
قبل از ازدواج: رفتن به سفرهاي هفتگي
بعد از ازدواج: درحسرت رفتن به پارك سر كوچه
نتيجهگيري اخلاقي: امنيت كامل
      
  پس می بینی ازدواج چقدر مفیده  
      
من گرفتم تو نگیر
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر … من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم … تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان … بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر … من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم … مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر … من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر … من گرفتم تو نگیر
      
|